پاسخ شیعه به ملحدان

این وبلاک فقط در نقد کانالها و سایتهای الحادی افتتاح شده است

پاسخ شیعه به ملحدان

این وبلاک فقط در نقد کانالها و سایتهای الحادی افتتاح شده است

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

✖️ادعای ملحدان مبنی بر تحریف آیات مربوط به ذو القرنین توسط مفسران!



🔹حتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ وَجَدَها تَغْرُبُ فِی عَیْنٍ حَمِئَةٍ وَ وَجَدَ عِنْدَها قَوْما… (کهف:86)

🔺 ملحدان مدعی شده اند، که مفسرانِ قرآن با آگاهی از اکتشافات جدید، دست به تحریف داستان ذو القرنین در قرآن زده اند، تا آیات با علم جدید سازگار اُفتد!

در آیات سوره کهف سخن از این است که ذو القرنین در سرزمین های غربی، «مَغرِب» خورشید (منظر غروب) را چنین یافته (وَجَدَ) که در آب هایی تیره صورت می گرفته است. بنا بر ادعای تحکّم آمیز ملحدان معنی این آیات این است؛ ذو القرنین دیده است که جسم خورشید در آب ها فرو می رود و چون «وَجَدَ» به معنای نظر و اعتقاد به کار نمی رود (!) ناگزیر محمد و الله نیز همین نظر را داشته اند. و اگر در آیه سخن از وجود اقوامی مجاور آن آب های غربی آمده بدین معنا است که «از دیده الله، خورشید در هنگام غروب گرمای خود را کاملا از دست می‌دهد!»!!

🌱پاسخ:

1️⃣ اولاً اینکه استعمال کلمه «وَجَدَ» در اعتقاد به چیزی و یا دیدن چیزی، کاملاً رایج بوده و هیچ اشکالی ندارد. یعنی وجدان می‌تواند حسی و یا تحلیلی باشد. مانند امثال زیر:


و مانند وَجدتُ کلامک صدقاً»: سخن تو را راست و صحیح یافتم. یعنی سخن تو به نظر من راست و صحیح است

ویا در حدیثی :

«عن ابن أبی عمیر عن عبد الرحمن بن الحجاج قال: دَخَلَ الْحَکَمُ بْنُ عُتَیْبَةَ وَ سَلَمَةُ بْنُ کُهَیْلٍ عَلَى أَبِی جَعْفَرٍ ع فَسَأَلَاهُ عَنْ شَاهِدٍ وَ یَمِینٍ فَقَالَ قَضَى بِهِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ قَضَى بِهِ عَلِیٌّ ع عِنْدَکُمْ بِالْکُوفَةِ فَقَالا هَذَا خِلَافُ الْقُرْآنِ فَقَالَ وَ أیْنَ وَجَدْتُمُوهُ خِلَافَ الْقُرْآنِ فَقَالا إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى یَقُولُ- وَ أَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِنْکُمْ ...»
(الکافی، ط - الإسلامیة، ج‏۷، ص۳۸۵)

در این دو مثال کاملاً روشن است که مسئله «مخالف حدیث با قرآن» (یا صدق کلام) امری تحلیلی است. اما برای آن کلمه «وَجَدَ» استفاده شده است.

✅ همچنین در استعمالات رایج امروزی نیز مشابه تعبیر آیه را به کار می بریم. مثلاً می گوییم دیدم «خورشید پشت کوه غروب کرد.» و یا در نزدیکی دریا می گوییم «خورشید در دریا غروب کرد.» کاملاً روشن است که معنای این تعابیر این نیست که جسم خورشید در درون کوهها و یا آبها فرو رفت. بنابراین در آیه شریفه نیز اولاً امکان دارد آیه ناظر به نظر و اعتقاد ذوالقرنین بوده باشد که ذوالقرنین چنین پنداشته که خورشید در چشمهای فرو می رود. اما احتمال قوی تر و روشن تر این است که ذوالقرنین چنین منظره ای را دیده و آیه ناظر به این است که در سمت مغرب آن سرزمین های غربی چشمه ها و یا دریایی وجود داشته است.
بنابراین راهی برای اثبات برداشت‌های سطحی و عوامانه ملحدان نیست. و مفسران که معنای آیه را توضیح داده‌اند، خود به زبان عربی آگاه تر از ملحدان پرمدعا بوده اند.

2️⃣دیگر آنکه گویا ملحد گمان نموده است که مسأله فرو رفتن جسم خورشید در یک چشمه خرافه باور پذیری نزد فرهیختگان قرون صدر اسلام بوده است، و باز چنین جلوه می دهد که گویا معنای ارائه شده توسط مفسران مسأله جدیدی است. و لذا نشان می دهیم که برداشت مفسران قرون نخستین نیز همین بوده است.
امین الإسلام طبرسی (متوفی ٥٤٨) در تفسیر آیه می نویسد:

«حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ» یعنی در این سفر، به پایان آبادانیها رسید که بعد از آن دیگر جاى آبادى وجود نداشت. منظور این نیست که بمحل غروب خورشید رسیده است، زیرا هیچکس به آنجا نمى‏رسد. در آنجا دید که گویا خورشید در چشمه‏اى گل‏آلود و تیره رنگ فرو مى‏رود. اگر چه در حقیقت در پشت آن پنهان می شد، زیرا خورشید در آب نمى‏نشیند، این را قدمایی مانند جبائی، ابن مسلم و بلخی گفته اند که مدار گردش تمام نمی شود که خورشید در آب قرار بگیرد. و شاهد مطلب اینکه در خود آیه گفته «در آن موضع مردمانی را یافت» و چنین غروبی تنها به نظر ذو القرنین آمد. هر گاه انسان در کنار یا در داخل دریا باشد، احساس میکند که خورشید در آب دریا غروب مى‏کند و هر گاه در خشکى باشد، احساس مى‏کند که خورشید در خاک غروب مى‏کند، اما هیچیک واقعیت ندارد. مقصود از «عین حمئة» چشمه گل‏آلود و سیاه رنگ و مقصود از «عین حامیه» آب گرم است‏. (مجمع البیان فى تفسیر القرآن، ج‏۶، ص۷۵۷)

مشابه این مطالب در التبیان فى تفسیر القرآن، ج‏۷، ص۸۶ شیخ طوسی (متوفی٤٦٠) نیز آمده است. و جالب آنکه می گوید در مقابل این گفتار مشهور کسی به نام ابن الأخشاد گفته خورشید واقعاً در چشمه ای فرو می رود. و در برابر چنین نقل نموده که خورشید به مراتب از زمین بزرگتر است. و کلام آن شخص معنا ندارد.
فخر رازی نیز برداشتی مشابه این از آیه داشته است. (مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۴۹۳ و بیضاوی در أنوار التنزیل، ج‏۳، ص۲۹۱)

علاوه بر این در کتب متقدم ادبیات نیز این وجه مطرح شده است. (ابن قتیبه دینورى، متوفی ۲۷۸: الأنواء فی مواسم العرب، ص۱۴۱)


3️⃣ نکته دیگری که بی دقتی ملحد منتقد را نشان می دهد این است که تصور نموده حضرت رسول الله ص خود این اعتقاد را برساخته است. و لابد احتمال داده است ایشان منظره غروب خورشید را در یک آبگیر و یا دریا دیده؛ و برداشت خود را در قالب آیات سوره کهف بیان داشته است. در حالی که کاملاً روشن است که مردم مکه و مدینه در مجاور ساحل دریای سرخ زندگی می‌کرده‌اند، و مطمئناً جمع زیادی از اهل حجاز غروب خورشید را در آب‌های دریای سرخ می دیده‌اند و از سویی چنانکه مشهور است مردم آن زمان به مناسبت های مختلفی به آن سوی دریای سرخ مسافرت می نموده اند، نمونه این سفرها جریان مشهور سفر مسلمین به حبشه از طریق عرض دریای سرخ است. و امکان ندارد که گمان برند خورشید در آب دریا فرو میرفته است. حال چگونه ممکن است به آن رهبر بزرگ نسبت دهیم که گمان می کرده خورشید در یک چشمه فرو می رفته است؟!

به هر حال این گمانه زنی ملحد در این زمینه که خورشید هنگام غروب را از منظر قرآن سرد فرض نموده، خلاف وجدان است. و آیات قرآن خورشید را چنین ترسیم نموده:


وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً (النبأ: 13)
«و خورشید را چراغی بسیار پر حرارات و افروخته قرار دادیم.»

همچنین ایاتی که به حرکت حورشید در فلک و اسمان اشاره دارد:

وَ هُوَ الَّذی خَلَقَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ کُلٌّ فی‏ فَلَکٍ یَسْبَحُونَ (33)
اوست کسى که شب و روز و آفتاب و ماه را که هر یک در فلکى شناورند، بیافرید

بنا بر این اگر ملحد دیدگاهی موافق نظرات مردم قدیم را هم برای قرآن قائل شود، باز تفسیر او مبنی بر سرد شدن و فرو رفتن خورشید در آب های گل آلود وجهی ندارد، چه آنکه نظرات مترقی تر در مورد حرکت زمین از قرن ها پیش از اسلام نیز مطرح می شده است،


و اگرچه در این جهات اختلافاتی داشته اند، اما نباید دانشمندان قدیم را تا این حد ساده انگار پنداشت. پس راهی در مورد معنای آیات نیست، جز همانکه در کلام مفسران از قدیم مطرح می شده است.

گفتنی است در کتب فیزیک کلاسیک (مانند نجوم و اختر فیزیک، زیلیک و اسمیت) اطلاعات زیر را از گذشتگان باستان روایت نموده است:

▪️زمین گرد است(فیثاغورث 560-480 قبل میلاد).
▫️شعاع زمین~12/700 Km (اراتوستن 200 قبل از میلاد).
▪️تقدیم اعتدالین
▫️تعیین نسبت اندازه(قطر) زمین به ماه1:4(آریستارخوس 310-230 قبل از میلاد)
▪️تعیین فاصله تا ماه [yon.ir/heNQi]
▫️تعیین فاصله زمین تا خورشید(آریستارخوس 310-230 قبل از میلاد).
▪️تعیین نسبت اندازه ماه به خورشید(آریستارخوس 310-230 قبل از میلاد).
▫️آریستارخوس استدلال کرد که چون خورشید نسبت به ماه خیلی از ما دورتر است؛ بنابراین خورشید باید خیلی بزرگتر از ماه نیز باشد.
▪️وی نتیجه گرفت که خورشید بسیار سنگین باید باشد و بنابراین شیء مرکزی در منظومه شمسی باید خورشید باشد.
[البته این مدل سالیان درازی بخاطر مغالطه توسل به قول ارسطو (384-322 قبل از میلاد) که «اگر زمین می چرخد؛ پس چرا اشیاء سقوط نمی کنند؟!» زمینه استیلا نیافت.]

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی