‼️فتوحات و پاسخی سطحی از سوی اسلام ستیزان
اسلام ستیزان و باستانگرایان، بعد از مواجه شدن با سوال منطقی ما، مبنی بر اینکه، اگر اسلام با زور شمشیر بر ایرانیان تحمیل شد، چرا در زمان حمله اسکندر مردم آیین زرتشت را رها نکرده و به کیش و آیین اسکندر نیامدند🤔⁉️
❌آقایان کلی خود را به زحمت افکنده و پاسخی بسیار خنده دار و خلاف واقع داده اند!
«اسکندر به دنبال تغییر دین ایرانیان و تحمیل دین خود نبود»
✅ و اما پاسخ:
این جواب، از سوی اسلام ستیزان و باستانگرایان مضحک و خنده آور است، بی سوادی و جهل تاریخی این جماعت انسان را متحیر میکند.
اگر در تاریخ جست و جو کنیم دقیقا در خواهیم یافت که این پاسخ کاملا نادرست است.
1️⃣- اسکندر به دنبال تغییر و نابودی دین زرتشت و اعتقادات زرتشیان بود.
2️⃣- اسکندربه دنبال تغییر زبان ایرانیان و جای گزینی زبان یونانی بود
3️⃣- اسکندر به دنبال آن بود تا تمدن و فرهنگ ایرانیان رو نابود کند و فرهنگ یونانی را وارد ایران کند.
📢 اسکندر و نابود سازی آئین ها وعقاید زرتشتیان:
اگر در متون زرتشتی و کتاب های موبدان زرتشتی به دنبال اسکندر بگردیم، در خواهیم یافت اسکندر منفور ترین و ملعون ترین شخصیت نزد موبدان وزرتشتیان است.
اسکندر همواره به دنبال نابودی تفکرات زرتشت در ایران بود، توجه شما را به نقل این ماجرا از زبان ابوریحان بیرونی (م 440ق) مورخ و دانشمند پر آوازه ایرانی جلب میکنم:
1️- اوستا را در خزانه دارا بن دارا پادشاه ایران نسخه ای بود طلا کاری شده که در دوازده جلد نوشته شده بود و چون اسکندر آتشکده فارس را ویران کرد این نسخه را نیز بسوزاند و هیربدان را از دم تیغ گذرانید و از آن وقت اوستا معدوم شد....»
📚 آثار الباقیه، ابوریحان بیرونی، ترجمه اکبر دانا سرشت، صفحه 301و 302
👈🏻اسکن کتاب:
2️- گفته شده که در عصر هخامنشیان دو نسخه اوستا در ایران وجود داشت؛ که اسکندر یکی را آتش زد و دیگری را به یونان برد.
📚منابع : اوشیدری، 1389: 36؛ ریپکا، 1381: 69؛ کلنز، 1381: 159 و شهزادی، 1371: 60-61. اوشیدری، جهانگیر، دانشنامۀ مزدیسنا، تهران، نشر مرکز، 1389 ش. ریپکا، یان، تاریخ ادبیات ایران از دوران باستان تا قاجاریه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1381 ش. کلنز، ژان ، اوستا، ترجمه عسکر بهرامی، نشریه معارف، شماره آبان 1381، دوره نوزدهم، ش 2، 1381 ش. شهزادی، رستم، زرتشت و آموزش‌های او، تهران، سازمان انتشارات فروهر، 1371 ش.
👈🏻اسکن کتاب:
3- دوره دوم که عصر اسکندر و جانشینان اوست و نزدیک به یک قرن از تاریخ ایران را شامل مىشود، دوره زبونى و ناتوانى و بىرونقى این کیش است.اسکندر و جانشینانش که مىخواستند ایران را به زیر فرمان داشته باشند ناچار مىبایستى مشخصات قومى و فرهنگ ایرانیان را نابود و حسّ ملى آنان را ضعیف سازند، و چون دین زردشتى یکى از بزرگترین مشخصات ملى و اساس فرهنگ ایرانیان بوده طبیعى است که براى نابود ساختن تمام مظاهر و شعائر آن و ویران ساختن آتشکدهها و از میان بردن موبدان و هیربدان از هیچ کوششى دریغ نمىداشتهاند، و چنانکه گذشت اسکندر نسخه مکتوب اوستا را هم که در گنجینه #استخر بود به آتش کشید. بدینترتیب دین زردشتى پایگاه رسمى خود را از دست داد.
📚محمدمهدی ملایری ،تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانى به عصر اسلامى،جلد 6، صفحه 311 - 312
👈🏻 اسکن کتاب :
در قسمت قبل اثبات کردیم که پاسخ اسلام ستیزان و باستانگرایان مبنی بر اینکه اسکندر به دنبال تغییر عقاید و دین ایرانیان نبود، پاسخی غلط و غیر علمی است، با اسناد و مدارک فراوان ثابت کردیم که اسکندر در گام نخست سعی داشت تا منابع دینی ایرانیان را از بین ببرد، اوستا را نابود، موبدان را قتل عام و آتشکده هارا ویران کرد.
▶️در این قسمت قصد داریم تا گام دوم اسکندر و یونانیان، را برای شما بازگو کنیم
📢 گام دوم اسکندر و یونانیان،نابودی و تغییر زبان ایرانیان:
آنچه که در تاریخ مشخص است، از بین رفتن زبان ایرانیان بعد از حمله اسکندر است.
1️- آیزیک یوم توبیان در این باره مینویسد:
🔺 فارسی باستان زبان رایج در سرزمین آریایی پارس در دوران پادشاهی هخامنشیان بود....
زبان فارسی باستان با حمله اسکندر کبیر از بین رفت.🔻
📚آیزیک یوم توبیان، ایران من، ترجمه مریم منظوری،چاپ اول،اپ انداس مدیا لندن 1395، بخش 16
👈🏻 اسکن کتاب:
2️- احسان یارشاطر می نویسد :
«با از بین رفتن تشکیلات هخامنشی، پولیس ها به نمونه ی مناطق شهری تبدیل شدند و نخبگان ایرانی را به سمت خود جذب کردند. از پولیس ها بود که فرهنگ یونانی پا گرفت و👈🏻 زبان یونانی تاثیرات خود را اعمال کرد. 👉🏻در طی چند دهه طبقات عالی جامعه ایرانی بسیاری از رسوم و رویه های یونانی را پذیرفتند.»
📚یارشاطر احسان،تاریخ ایران کمبریج، جلد سوم قسمت اول سلوکیان، انتشارات مهتاب چاپ اول 89،صفحات 19 و 20 و 21
3️- پیرنیا در اینباره مینویسد :
اسکندر قرار داد که سی هزار طفل ایرانی در قسمت های قشونی تقسیم شوند تا فنون نظامی آموزند، در این تشکیلات لشکری اسکندر دو مقصود داشت! یکی آنکه قشون تماما از مقدونی ها و یونانی ها ترکیب نشده باشند زیرا عناصر ناراضی در میان آنها زیاد بود و دیگر اینکه ایرانیها با یونانیها مخلوط شد و بهم دیگر نزدیک شوند و 👈🏻ایرانیها زبان یونانی را بیاموزند.👉🏻
📚تاریخ ایران باستان،حسن پیرنیا، چاپ مطبعه مجلس 1306، صفحه 203
👈🏻 اسکن کتاب:
